با یاد خدای قدر
صدای قدم های ماهِ خوبی ها، دل ِ خاکیام را آگاه ساخته است
که لحظهی وداع نزدیک است.
لحظهی وداع با ماه مهدی، با شعبان، و من در آخرین ثانیه این ماه
به مناجات شعبانیه نشستهام "و اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک"
پس از آن"و اسمَع نِدائی اِذا دَعَوتُک من. "ذلک العشقِ" من، "لاریب فیه"،
ای خدای عاشقیام . من در آغوش مُهر دلدادگیام.
و باران روزهداریام "انتَ ربُّ العظیم
صبح دلدادگیام را با آهنگ دل نواز "الّلهم اِنی اَسئَلُک مِن بَهائِک
مأمن من تو هستی ای خدای دیدگانم و من، زیر چتر پروردگاریت،
از باران غم، که در این زندان، بر سر و رویم میبارد ایمن شوم .
من، روزه دار عاشقیام.
تشنهی دیدار توأم. نگاهم کن تا سیراب شوم.
نگاهم را پذیرا باش که هر چه سفیر تو، قرآن را مینگرم سیر نمی شوم.
عطر آش نذری همسایه و صدای ربّنای استاد، تمنای دلم را آشکارتر
ساخته است تا من عاشقانهتر به ختم شمیم عاشقیام بپردازم
و آل عمران دلم را در عدد سی فریاد کنم.
"ربّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَیتَنا و هَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَة اِنَّکَ انتَ الوهّاب
ای خدای آسمانیِ دلِ خاکی ام"رُدَّ کُلَّ غَریب
منی که دَم عاشقیات، گِل وجودم را بیدار ساخت،
با نسیم نوازشت دوباره بیدارم ساز؛
ای کسی که "عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیری .
بار الها، ببخشا که من ِ خاکی، آلودهی دنیا گشتهام.
ای خدای شَهر ِ رمضان که "اَنزَلتَ فیه" کتاب جاویدان را،
"اِغفرلی تِلکَ الُذنوب العِظام" راکه کسی جز معبود دلم نمیبخشاید "یا علّام" .
فرشتگان بارگاهت در این قدر آسمانی، زمین را به قدر آوردهاند
تا قدر دلتنگیام را به مهدیات بگویند و مهدی بداند که من، من ِ منتظِر،
از انتظار خسته نمیشوم تا بیاید ... العَجَل العَجَل العَجَلَ
و من ضجّه میزنم "یا مُفیَّ العَهد
من ِ بارانی با آمدنش عافیت مییابم، بگو بیاید."اِنّا اَنزَلناه ُ فی لَیلَة القدر"
قرآن در حضور ستارگان آسمانی میدرخشد و من، دلم برای حضور مهدی میتپد.
"و ما اَدراک ما لَیلَةُ القدر" و کسی انتظارم را درک نمیکند
"لَیلَةُ القدرِ خیرٌ مِن اَلفِ شَهر" هزار ماه کم است بگو هزار سال
"تَنَزَّلُ الملئِکةُ و الرّوح"، تا درد انتظارِ مرا، به سویت آورند؟
من منتظرم! بگو بیاید.
"سلامٌ هیَ حتّی مَطلَع الفَجر" تا وقتی تو بیایی همه شب،
شب ِ قدر من است و من تا صبح میگریم، تا صبح ناله می کنم، تا صبح
می خوانم سرود ِ زندگی بخش را: "الهی عظم البلاء".
روزهدار، سالگرد عاشقیت، سالگرد روزهداریت مبارک باد!!!
روزهدار، سالگرد عاشقیت، سالگرد روزهداریت مبارک باد!!!
منبع:آیه های انتظار
سواد انتظار داری؟
باز با دلم خلوت کرده بودم.پرسید " باز چه شده چرا عصبانی هستی؟".
گفتم:" آخر چرا امام زمان نمیآید؟".
گفت:" یعنی تو منتظرش هستی؟".
گفتم:" پرسیدن دارد؟ دلم برای دیدنش بال بال میزند.نمی بینی همه اش دعای فرج میخوانم ،برای وضعیت جامعه نگرانم بیداری اسلامی را نمیبینی، جهان منتظر اوست دیگر وقتش نشده است؟ من ..."
گفت:" راستی سواد هم داری؟"
گفتم :" دیگر داری لج مرا درمی آوری من چه میگویم تو چه میپرسی؟من دانشگاه رفته ام کارشناسیِ...".
حرفم را قطع کرد:" نه بچه جان سواد انتظار را میگویم ، داری؟"
آنقدر گیج و گنگ نگاهش کردم که ...
فرازهایی از دعای ندبه
عَزیزٌ عَلَىَّ أَنْ تُحیطَ بِکَ دُونَىِ الْبَلْوى، وَلا یَنالُکَ مِنّى ضَجیجٌ وَ لا شَکْوى
یعنی یا مولا، حال خراب من رو نبینی... گریه من رو ندیده باشی، یک بار ضجه من رو نشنیده باشی...
بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنّا، بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنّا
شما غایبی، اما نفس من لحظهای از شما خالی نیست...
دیدی آدمهای عاشق رو؟ دو کلمه با دیگران حرف میزنند بعد میرن تو فکر، میرن تو فکر معشوق...
بِنَفْسى أَنْتَ أُمْنِیَّهُ شائِقٍ یَتَمَنّى، مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ ذَکَراً فَحَنّا
(به جانم قسم که تو، همان آرزوى قلبى و مشتاق الیه مرد و زنِ اهل ایمانى که هر دلى از زیادت شوق او ناله مى زند)
تا تشنه نباشی شب خواب آب رو نمیبینی... نه تو اینقدر از من دور نیستی... تو همیشه با منی
بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهى
قسم میخورم تو نعمتی هستی که بالاتر از اون خداوند نداده... تو نعمت خاص الهی هستی، تمام حیات منی، تمام نعمتی، اگر این نعمت رو دارم تمام نعمت عالم رو دارم و اگر نه، تمام عالم رو داشته باشم باز اذیتم
یک کاری کنید که زمان مرگ صاحب داشته باشید... یک نفر اونور منتظرت باشه... تمام نگرانیهای اهل بیت اینه که ما در خودمان گم هستیم... در شب و روز گم هستیم... در روزهای تکراری، شبهای مثل هم، مشغول خودمون هستیم... خودتون رو محکم نبینید...، هر روز به زبون بیارید: بِنَفْسى أَنْـــــ♥ــــــــــتَ أُمْنِیَّهُ شائِقٍ یَتَمَنّى، تا راه را گم نکنید... |
” الیس الصبح بقریب “
آیا صبح نزدیک نیست ؟ (انتهای آیه ۸۱ سوره هود)
ای مطلع تمام غزلهای گمشده !
ای یوسف همه یعقوب های مظلومیت و انتظار !
ای امام مبین !
ای تجلی حضور خدا در زمین !
افسار گسیخته جهان، در به در به دنبال دستهای تو می گردد و روح زخم خورده انسان، ظهور تو را انتظار می کشد.
اگر نه اکنون، پس کی ؟ اگر نه در اینجای زمان، پس در کجا ؟
کارد مصیبت به استخوان صبوری رسیده است.
ما از ازل به امید آمدن تو زیسته ایم. ما سلسله ستمهای عالم را با اتصال به حلقه انتظار تو تاب آورده ایم.
در همه شبهای سیاه، ما تاب ماندن از گیسوی تو گرفته ایم.
در کوره راههای لغزنده قرنها، ما سوی چشم از سرمه انتظار تو ستانده ایم.
اکنون دیگر قصه صبر به سر رسیده است و ته مانده های طاقت تمام شده است ،
این زخم کهنه انتظار ، تنها با مرهم ظهور التیام یافتنی است . . .
. . . بیا ای عزیز زهرا...
اللهم عجل لولیک الفرج . . .
امام صادق(ع):
« مَنْ سَرَّ اَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحابِ القائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلُ بِالْوَرَعِ وَمَحاسِنِ الْاَخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَاِنْ ماتَ وَ قامَ القائمُ بَعْدَهُ کانَ لَهُ مِنَالأَجْرِ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ اَدْرَکَهُ »
«هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم (عج) باشد پس منتظر ظهور او باشد و اگربه راستی منتظر ظهور آن حضرت است به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند و چنانچه این شخص پیش از قیام حضرت قائم (عج) بمیرد، پاداش کسی را دارد که حضرت را درک مینماید».
منبع: بچه های اهل قلم