✘صفــــــر الیـــــــــــد✘

دست خالی ترینم...

خدایا خدایا نگاهم کن خیره ی خیره نگاهم کن

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۲۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

سپیدترین تبریک، پرنده ترین روز

دل های عاشقان، از ماه نور، به جلوه گاه ربانی فطر پیوند می خورد؛
عاشقانی که یک ماه صداقت های ناب را نوشیدند و از سرچشمه فضایل بهره ها جستند.

فصل کرامتی بود مالامال از حضور چکامه های اُنس و دعاهای تقرب.
امروز، دل های عاشقان، با قنوت های پی در پی به استقبال عید عشق رفته اند.

دلدادگان تکلیف، به پاسدات فطر، با توشه ای برگرفته از 
رمضان، به نماز ایستاده اند. «اللّهُمَّ اَهْلَ الکِبْرِیاء وَالْعَظَمَةِ...»

این سپیدی که فطر بر آنها عرضه کرده است، حاصل سفره های ساده 
رمضانی و سحرهای پرطراوت «أبوحمزه» است؛ 

حاصل طعم لذت بخش گرسنگی و تشنگی در مهمانیِ خدا.
حقیقت فطر، نتیجه تلاش گری روح، در ماه بذرافشانی سجایای اخلاقی است

عاشقان عارف خوب می دانند که تدوین معنویات رمضان، به دست فطر سپرده شده 
است تا ذخیره ای روشن برای فردای معاد باشد. آستان فطر، امروز گلباران است.

عطر تبریک های صمیمی، پیرامون روزه دارانِ پاک، به مشام می رسد «هذاَ الْیَوْمِ الَّذیِ جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیدا...» نیکو وارستگانِ شهرِ تعبّد، از آزمون صیام، سرفراز
بیرون آمده اند و اینک قشنگ ترین و گیراترین شادباش ها را در دل های هم می کارند.

امروز، عید فطر است و پرنده ترین روز.
امروز، روز تولدی دیگر است.

برخیز، از چشمه همیشه جوشنده فطر، همه سال را رنگ زلال بزنیم
۳۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۴۶
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘
سپیدترین تبریک، پرنده ترین روز

دل های عاشقان، از ماه نور، به جلوه گاه ربانی فطر پیوند می خورد؛
عاشقانی که یک ماه صداقت های ناب را نوشیدند و از سرچشمه فضایل بهره ها جستند.

فصل کرامتی بود مالامال از حضور چکامه های اُنس و دعاهای تقرب.
امروز، دل های عاشقان، با قنوت های پی در پی به استقبال عید عشق رفته اند.

دلدادگان تکلیف، به پاسدات فطر، با توشه ای برگرفته از 
رمضان، به نماز ایستاده اند. «اللّهُمَّ اَهْلَ الکِبْرِیاء وَالْعَظَمَةِ...»

این سپیدی که فطر بر آنها عرضه کرده است، حاصل سفره های ساده 
رمضانی و سحرهای پرطراوت «أبوحمزه» است؛ 

حاصل طعم لذت بخش گرسنگی و تشنگی در مهمانیِ خدا.
حقیقت فطر، نتیجه تلاش گری روح، در ماه بذرافشانی سجایای اخلاقی است

عاشقان عارف خوب می دانند که تدوین معنویات رمضان، به دست فطر سپرده شده 
است تا ذخیره ای روشن برای فردای معاد باشد. آستان فطر، امروز گلباران است.

عطر تبریک های صمیمی، پیرامون روزه دارانِ پاک، به مشام می رسد «هذاَ الْیَوْمِ الَّذیِ جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیدا...» نیکو وارستگانِ شهرِ تعبّد، از آزمون صیام، سرفراز
بیرون آمده اند و اینک قشنگ ترین و گیراترین شادباش ها را در دل های هم می کارند.

امروز، عید فطر است و پرنده ترین روز.
امروز، روز تولدی دیگر است.

برخیز، از چشمه همیشه جوشنده فطر، همه سال را رنگ زلال بزنیم
۳۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۴۶
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘
سپیدترین تبریک، پرنده ترین روز

دل های عاشقان، از ماه نور، به جلوه گاه ربانی فطر پیوند می خورد؛
عاشقانی که یک ماه صداقت های ناب را نوشیدند و از سرچشمه فضایل بهره ها جستند.

فصل کرامتی بود مالامال از حضور چکامه های اُنس و دعاهای تقرب.
امروز، دل های عاشقان، با قنوت های پی در پی به استقبال عید عشق رفته اند.

دلدادگان تکلیف، به پاسدات فطر، با توشه ای برگرفته از 
رمضان، به نماز ایستاده اند. «اللّهُمَّ اَهْلَ الکِبْرِیاء وَالْعَظَمَةِ...»

این سپیدی که فطر بر آنها عرضه کرده است، حاصل سفره های ساده 
رمضانی و سحرهای پرطراوت «أبوحمزه» است؛ 

حاصل طعم لذت بخش گرسنگی و تشنگی در مهمانیِ خدا.
حقیقت فطر، نتیجه تلاش گری روح، در ماه بذرافشانی سجایای اخلاقی است

عاشقان عارف خوب می دانند که تدوین معنویات رمضان، به دست فطر سپرده شده 
است تا ذخیره ای روشن برای فردای معاد باشد. آستان فطر، امروز گلباران است.

عطر تبریک های صمیمی، پیرامون روزه دارانِ پاک، به مشام می رسد «هذاَ الْیَوْمِ الَّذیِ جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیدا...» نیکو وارستگانِ شهرِ تعبّد، از آزمون صیام، سرفراز
بیرون آمده اند و اینک قشنگ ترین و گیراترین شادباش ها را در دل های هم می کارند.

امروز، عید فطر است و پرنده ترین روز.
امروز، روز تولدی دیگر است.

برخیز، از چشمه همیشه جوشنده فطر، همه سال را رنگ زلال بزنیم
۳۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۴۶
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

امشب، تا سحر، ستاره می چینم.

از تمام بندهای «جوشنم»، تمنا می بارد.

دروازه های اجابت، جرأت استغاثه ام را دو چندان می کند.
دریچه ای رو به ملکوت و «خدایی که در این نزدیکی است»

مُصحف تو را پیش رو می گشایم.
تو را به حق اسماء جلاله ات، تو را به حق کرامتی که
سابقه آن را بر روح و جانم نمایانده ای،

تو را به حق عنایتی که در سایه سار آن، سال هاست
ریزه خوار سفره نعمتت بوده ام،
بر من ببخش همه نافرمانی هایم را،

ای خوب بی همتا!زیر سایه کلماتت،
زیر سایه کتاب مقدّس نشسته ام؛
بِکَ یا اللّه بِکَ یا اللّه

تو را به نام تو می خوانم؛
«یا مَنْ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی»

از شعله های عذابت بیم دارم؛
«یا مَنْ اِلَیْهِ یَهرَبُ الْخائِفوُن»

بنده شرمسارت را بپذیر،
«یا مَنْ اِلَیْهِ یَفْزَعُ الْمُدینُون»

با تمام اشتیاقم به سویت آمده ام؛
سرمایه ام، محبّتی است که به عالم نمی دهم؛
«یا مَنْ بِه یَفْتَخِرُ المُحِبُّون»

شکوه های دلم را می دانی.
آب توبه، چشم هایم را صیقل می دهد؛
امشب، سرنوشت مرا در «ماورا» رقم می زنند

دستگیره های دعا، مرا به تو می رسانند؛
از خودم خالی می شوم.

تمام حرف هایم مسجّع شده اند؛
«اَلْغَوْث اَلْغَوْث خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَب»

آهنگ بغضم، سکوت شب را می شکند
همه پُل ها کوتاه شده اند.

آسمان، روی دست هایم، بذر امید می پاشد.
با دلم عهد کرده ام از نور آغاز شوم،
عهد کرده ام، عهد نشکنم

صدای بال فرشتگان، در تمام فضا منتشر می شود.
هوای این شب ها، عطر اجابت می دهد.

این شب های تا سحر روشن را
به هیچ شب و روز و ساعتی نمی دهم؛
«لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»

بر چشم هایم نور بصیرت ارزانی دار،
«یا أَبْصَرُ مِنْ کُلِّ بَصیرٍ»

می خواهم این ثانیه ها را به تمام زندگی ام پیوند زنم.
می خواهم این رکعت ها را به تمام نمازهایم سرایت دهم،

می خواهم بر تن تمام واژه هایم، «جوشنی» بپوشانم
از جنس نور و نیاز و اجابت.

یقین دارم که تو هیچ سر شکسته ای را
دل شکسته نخواهی کرد
عاطفه خرمی

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۸
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

امشب، تا سحر، ستاره می چینم.

از تمام بندهای «جوشنم»، تمنا می بارد.

دروازه های اجابت، جرأت استغاثه ام را دو چندان می کند.
دریچه ای رو به ملکوت و «خدایی که در این نزدیکی است»

مُصحف تو را پیش رو می گشایم.
تو را به حق اسماء جلاله ات، تو را به حق کرامتی که
سابقه آن را بر روح و جانم نمایانده ای،

تو را به حق عنایتی که در سایه سار آن، سال هاست
ریزه خوار سفره نعمتت بوده ام،
بر من ببخش همه نافرمانی هایم را،

ای خوب بی همتا!زیر سایه کلماتت،
زیر سایه کتاب مقدّس نشسته ام؛
بِکَ یا اللّه بِکَ یا اللّه

تو را به نام تو می خوانم؛
«یا مَنْ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی»

از شعله های عذابت بیم دارم؛
«یا مَنْ اِلَیْهِ یَهرَبُ الْخائِفوُن»

بنده شرمسارت را بپذیر،
«یا مَنْ اِلَیْهِ یَفْزَعُ الْمُدینُون»

با تمام اشتیاقم به سویت آمده ام؛
سرمایه ام، محبّتی است که به عالم نمی دهم؛
«یا مَنْ بِه یَفْتَخِرُ المُحِبُّون»

شکوه های دلم را می دانی.
آب توبه، چشم هایم را صیقل می دهد؛
امشب، سرنوشت مرا در «ماورا» رقم می زنند

دستگیره های دعا، مرا به تو می رسانند؛
از خودم خالی می شوم.

تمام حرف هایم مسجّع شده اند؛
«اَلْغَوْث اَلْغَوْث خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَب»

آهنگ بغضم، سکوت شب را می شکند
همه پُل ها کوتاه شده اند.

آسمان، روی دست هایم، بذر امید می پاشد.
با دلم عهد کرده ام از نور آغاز شوم،
عهد کرده ام، عهد نشکنم

صدای بال فرشتگان، در تمام فضا منتشر می شود.
هوای این شب ها، عطر اجابت می دهد.

این شب های تا سحر روشن را
به هیچ شب و روز و ساعتی نمی دهم؛
«لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»

بر چشم هایم نور بصیرت ارزانی دار،
«یا أَبْصَرُ مِنْ کُلِّ بَصیرٍ»

می خواهم این ثانیه ها را به تمام زندگی ام پیوند زنم.
می خواهم این رکعت ها را به تمام نمازهایم سرایت دهم،

می خواهم بر تن تمام واژه هایم، «جوشنی» بپوشانم
از جنس نور و نیاز و اجابت.

یقین دارم که تو هیچ سر شکسته ای را
دل شکسته نخواهی کرد
عاطفه خرمی

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۸
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

امشب، تا سحر، ستاره می چینم.

از تمام بندهای «جوشنم»، تمنا می بارد.

دروازه های اجابت، جرأت استغاثه ام را دو چندان می کند.
دریچه ای رو به ملکوت و «خدایی که در این نزدیکی است»

مُصحف تو را پیش رو می گشایم.
تو را به حق اسماء جلاله ات، تو را به حق کرامتی که
سابقه آن را بر روح و جانم نمایانده ای،

تو را به حق عنایتی که در سایه سار آن، سال هاست
ریزه خوار سفره نعمتت بوده ام،
بر من ببخش همه نافرمانی هایم را،

ای خوب بی همتا!زیر سایه کلماتت،
زیر سایه کتاب مقدّس نشسته ام؛
بِکَ یا اللّه بِکَ یا اللّه

تو را به نام تو می خوانم؛
«یا مَنْ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی»

از شعله های عذابت بیم دارم؛
«یا مَنْ اِلَیْهِ یَهرَبُ الْخائِفوُن»

بنده شرمسارت را بپذیر،
«یا مَنْ اِلَیْهِ یَفْزَعُ الْمُدینُون»

با تمام اشتیاقم به سویت آمده ام؛
سرمایه ام، محبّتی است که به عالم نمی دهم؛
«یا مَنْ بِه یَفْتَخِرُ المُحِبُّون»

شکوه های دلم را می دانی.
آب توبه، چشم هایم را صیقل می دهد؛
امشب، سرنوشت مرا در «ماورا» رقم می زنند

دستگیره های دعا، مرا به تو می رسانند؛
از خودم خالی می شوم.

تمام حرف هایم مسجّع شده اند؛
«اَلْغَوْث اَلْغَوْث خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَب»

آهنگ بغضم، سکوت شب را می شکند
همه پُل ها کوتاه شده اند.

آسمان، روی دست هایم، بذر امید می پاشد.
با دلم عهد کرده ام از نور آغاز شوم،
عهد کرده ام، عهد نشکنم

صدای بال فرشتگان، در تمام فضا منتشر می شود.
هوای این شب ها، عطر اجابت می دهد.

این شب های تا سحر روشن را
به هیچ شب و روز و ساعتی نمی دهم؛
«لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»

بر چشم هایم نور بصیرت ارزانی دار،
«یا أَبْصَرُ مِنْ کُلِّ بَصیرٍ»

می خواهم این ثانیه ها را به تمام زندگی ام پیوند زنم.
می خواهم این رکعت ها را به تمام نمازهایم سرایت دهم،

می خواهم بر تن تمام واژه هایم، «جوشنی» بپوشانم
از جنس نور و نیاز و اجابت.

یقین دارم که تو هیچ سر شکسته ای را
دل شکسته نخواهی کرد
عاطفه خرمی

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۸
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

باران نور


برخیز! بیدار شو! گوش کن!
صدای بال فرشتگان را می شنوی؟

نگاه کن! باران نور را می بینی؟
عطر حضور را احساس می کنی؟

بزخیر و برسجاده دعا بگشا
دلت را به او بسپار و وجودت را غرق تمنا کن!

امشب آسمان به زمین نزدیک می شود
و کریمانه، دل های کویری را ستاره باران می کند.

امشب، شب قدر است؛ شبی که برتر از هزار ماه است،
شبی که برتر از تمام عمر توست، شب تولدی دوباره،

شبی که درهای آسمان باز می شود.
شب قدر است.قدرش را بدان؛ شاید فردایی نباشد.

پرواز را به خاطر بسپار. دستانت را به فرشتگان بسپار!
سلام بر لیله مبارکه قدر! سلام! سلامی تا صبح.

« التــــــــــــــــــــــماس دعا»

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۷
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

باران نور


برخیز! بیدار شو! گوش کن!
صدای بال فرشتگان را می شنوی؟

نگاه کن! باران نور را می بینی؟
عطر حضور را احساس می کنی؟

بزخیر و برسجاده دعا بگشا
دلت را به او بسپار و وجودت را غرق تمنا کن!

امشب آسمان به زمین نزدیک می شود
و کریمانه، دل های کویری را ستاره باران می کند.

امشب، شب قدر است؛ شبی که برتر از هزار ماه است،
شبی که برتر از تمام عمر توست، شب تولدی دوباره،

شبی که درهای آسمان باز می شود.
شب قدر است.قدرش را بدان؛ شاید فردایی نباشد.

پرواز را به خاطر بسپار. دستانت را به فرشتگان بسپار!
سلام بر لیله مبارکه قدر! سلام! سلامی تا صبح.

« التــــــــــــــــــــــماس دعا»

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۷
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

باران نور


برخیز! بیدار شو! گوش کن!
صدای بال فرشتگان را می شنوی؟

نگاه کن! باران نور را می بینی؟
عطر حضور را احساس می کنی؟

بزخیر و برسجاده دعا بگشا
دلت را به او بسپار و وجودت را غرق تمنا کن!

امشب آسمان به زمین نزدیک می شود
و کریمانه، دل های کویری را ستاره باران می کند.

امشب، شب قدر است؛ شبی که برتر از هزار ماه است،
شبی که برتر از تمام عمر توست، شب تولدی دوباره،

شبی که درهای آسمان باز می شود.
شب قدر است.قدرش را بدان؛ شاید فردایی نباشد.

پرواز را به خاطر بسپار. دستانت را به فرشتگان بسپار!
سلام بر لیله مبارکه قدر! سلام! سلامی تا صبح.

« التــــــــــــــــــــــماس دعا»

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۷
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

«مَن حاسِبُ نَفسَه سَعِدَ»
«نیکبخت کسی است که از خودش حساب بکشد»



*غررالحکم*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۱
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘