✘صفــــــر الیـــــــــــد✘

دست خالی ترینم...

خدایا خدایا نگاهم کن خیره ی خیره نگاهم کن

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۲۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

«مَن حاسِبُ نَفسَه سَعِدَ»
«نیکبخت کسی است که از خودش حساب بکشد»



*غررالحکم*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۱
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

«مَن حاسِبُ نَفسَه سَعِدَ»
«نیکبخت کسی است که از خودش حساب بکشد»



*غررالحکم*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۱
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

چقدر پر می کشد دلم امشب!...
به هوای تـــــو «===>خدا!»
انگار امشب تمام پرنده های جهان در قلبم آشیانه کرده اند...!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۰۸:۳۲
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

چقدر پر می کشد دلم امشب!...
به هوای تـــــو «===>خدا!»
انگار امشب تمام پرنده های جهان در قلبم آشیانه کرده اند...!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۰۸:۳۲
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

چقدر پر می کشد دلم امشب!...
به هوای تـــــو «===>خدا!»
انگار امشب تمام پرنده های جهان در قلبم آشیانه کرده اند...!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۰۸:۳۲
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘


هر جمعه به جاده آبی نگاه می کنم و در انتظار قاصدکی می نشینم

که قرار است خبر گامهای تو را برای من بیاورد،
گامهای استوار و دستهای سبزت را...
اگر بیایی، چشمهایم را سنگفرش راهت خواهم کرد...
تو می آیی و در هر قدم،
شاخه ای از عاطفه خواهی کاشت و قاصدکی را آزاد خواهی کرد...
تو می آیی و روی هر درخت پر شکوه لانه ای از امید برای کبوتران غریب خواهی ساخت...
صدای تو، بغض فضا را می شکافد...

مهدی جان تو کی می آیی...؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۹
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘


هر جمعه به جاده آبی نگاه می کنم و در انتظار قاصدکی می نشینم

که قرار است خبر گامهای تو را برای من بیاورد،
گامهای استوار و دستهای سبزت را...
اگر بیایی، چشمهایم را سنگفرش راهت خواهم کرد...
تو می آیی و در هر قدم،
شاخه ای از عاطفه خواهی کاشت و قاصدکی را آزاد خواهی کرد...
تو می آیی و روی هر درخت پر شکوه لانه ای از امید برای کبوتران غریب خواهی ساخت...
صدای تو، بغض فضا را می شکافد...

مهدی جان تو کی می آیی...؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۹
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘


هر جمعه به جاده آبی نگاه می کنم و در انتظار قاصدکی می نشینم

که قرار است خبر گامهای تو را برای من بیاورد،
گامهای استوار و دستهای سبزت را...
اگر بیایی، چشمهایم را سنگفرش راهت خواهم کرد...
تو می آیی و در هر قدم،
شاخه ای از عاطفه خواهی کاشت و قاصدکی را آزاد خواهی کرد...
تو می آیی و روی هر درخت پر شکوه لانه ای از امید برای کبوتران غریب خواهی ساخت...
صدای تو، بغض فضا را می شکافد...

مهدی جان تو کی می آیی...؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۹
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

الهـی
باز آمدیم با دو دست تهی چه باشد
اگر مرحمی بر خستگان نهی

الهـی
گرفتار آن دردم که تو دوای آنی
و در آرزوی آن سوزم که تو سرانجام آنی

الهـی
هر دلشده ای با یاری و غمگساری
و من بی یار و غریبم

الهـی
چراغ دل مریدانی و انس جان غریبانی، کریما
آسایش سینه محبانی و نهایت همت قاصدانی

الهـی
جرم من زیر حلم تو پنهان است
و تو پرده عفو خود بر من گستران

الهـی
این چیست که با دوستان خود را کردی
که هر که ایشان را جست ترا یافت
و تا ترا ندید ایشان را نشناخت

الهـی
عاجز و سرگردانم ، نه آنچه دانم دارم
و نه آنچه دارم دانم

الهـی
بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن
و ما را به بلای خود گرفتار مکن

الهـی
چون به تو بنگریم شاهیم و تاج بر سر
وچون بخود بنگریم خاکیم و از خاک کمتر

الهـی
هر کس تو را شناخت
هرچه غیر تو بود بینداخت

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۰۶:۳۸
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘

الهـی
باز آمدیم با دو دست تهی چه باشد
اگر مرحمی بر خستگان نهی

الهـی
گرفتار آن دردم که تو دوای آنی
و در آرزوی آن سوزم که تو سرانجام آنی

الهـی
هر دلشده ای با یاری و غمگساری
و من بی یار و غریبم

الهـی
چراغ دل مریدانی و انس جان غریبانی، کریما
آسایش سینه محبانی و نهایت همت قاصدانی

الهـی
جرم من زیر حلم تو پنهان است
و تو پرده عفو خود بر من گستران

الهـی
این چیست که با دوستان خود را کردی
که هر که ایشان را جست ترا یافت
و تا ترا ندید ایشان را نشناخت

الهـی
عاجز و سرگردانم ، نه آنچه دانم دارم
و نه آنچه دارم دانم

الهـی
بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن
و ما را به بلای خود گرفتار مکن

الهـی
چون به تو بنگریم شاهیم و تاج بر سر
وچون بخود بنگریم خاکیم و از خاک کمتر

الهـی
هر کس تو را شناخت
هرچه غیر تو بود بینداخت

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۰۶:۳۸
✘صفـــــر الیــــــــــــد✘